| چهارشنبه 06 تیر 1403
همه چی دی ال | دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال
دانلود رمان آسمانی به سرم نیست به قلم نسیم شبانگاه با لینک مستقیمرمان آسمانی به سرم نیست نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا موضوع رمان: عاشقانه نویسنده رمان: نسیم شبانگاه تعداد صفحات:
صفحه اصلی / دانلود رمان آسمانی به سرم نیست از نسیم شبانگاه pdf رمان با لینک مستقیم

دانلود رمان آسمانی به سرم نیست به قلم نسیم شبانگاه با لینک مستقیم
رمان آسمانی به سرم نیست نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه 
نویسنده رمان: نسیم شبانگاه 
تعداد صفحات: 2739

دانلود رمان آسمانی به سرم نیست 
خلاصه رمان: دقیقه های طولانی می گذشت؛ از زمانی که زنگ را زده بودم. از تو خبری نبود. و من کم کم داشتم فکر می کردم که منصرف شده ای و با این جا خالی دادن، داری پیشنهاد عجیب و غریبت را پس می گیری. کم کم داشتم به برگشتن فکر می کردم. تصمیم گرفتم بار دیگر زنگ را بزنم و اگر باز هم بی پاسخ ماندم، برگردم؛ که تو در را باز کردی… در را باز کردی؛ و اولین چیزی که به چشمم آمد، غوغای میان چشم هایت بود. امان از چشم هایت؛ به گمانم زهرناک ترین عسل های روی زمین بودند آن دو گوی وحشی و پر راز…


قسمتی از متن رمان آسمانی به سرم نیست 

انرژی و هیجان منفی ات داشت خفه ام می کرد؛ ولی آنقدر سفت و سخت گارد داشتی که نمی شد این را به تو بگویم
از وقتی تو را دیده بودم همین طور سفت و سخت گاردت را بسته بودی نمی گذاشتی هیچ احدی به تو نزدیک شود؛ البته که این میان روی من بیشتر از هر کس دیگری گارد داشتی و من به تو حق میدادم؛ کم آزارت نداده بودم. موهایت زیبا بود؛ یک شهر آشوب واقعی…

و من نگران بودم که آیا در آینده دست من خواهد توانست گشتی در این شهر آشوب بزند یا نه یا حتی خواهی گذاشت حتی از دور تماشایش کنم یا نه با این فکر چنان ترسیدم که ناخودآگاه هر دو دستم را با هم میان شبق های سیاه و لختی که تا روی کمرت ریخته بودند فرو کردم و الحق که به جا ترسیده بودم؛ همان دم با همان چشم های بسته سرت را عقب بردی کاش قول نداده بودم کاش شرط نکرده بودی آن وقت قبل از هر کاری شده به صلابه ات بکشم…

دلیل اینجا بودنمان را از تو می پرسیدم. دلیل این همه نگرانی و ترست را …. هر چند شاید دلم نمی آمد … شاید تو اگر میمردی هم چیزی نمی گفتی. کلافه شده بودم از دست تو از دست خودم… از دست حس هایم…چشم بستم و قدمی به عقب گذاشتم. حیف شد… بارها در خواب دیده بودم؛ موهایت را… در خوابم چشم هایت بسته بود و موهایت .باز نوازششان می کردم موهایت دقیقا به همان اندازه که تصور می کردم به همان اندازه که در خواب هایم دیده بودم مخملین و لطیف بودند.

  • اشتراک گذاری
نظرات این مطلب
کد امنیتی رفرش
مجوز ها
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • تعداد مطالب : 323
  • تعداد نظرات : 0
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 54
  • اعضا آنلاین : 0
  • تعداد اعضا : 0
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 1,731
  • بازدید دیروز : 2,801
  • آی پی امروز : 927
  • آی پی دیروز : 1531
  • گوگل امروز : 516
  • گوگل دیروز : 882
  • بازدید هفته : 7,833
  • بازدید ماه : 50,199
  • بازدید سال : 96,798
  • بازدید کلی : 96,798
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 3.139.82.234
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سیستم عامل :
  • امروز : چهارشنبه 06 تیر 1403
تبلیغات
محل تبلیغات شما
درباره سایت
دانلود فیلم, دانلود فیلم خارجی, دانلود فیلم ایرانی, دانلود سریال ایرانی, دانلود انیمیشن, دانلود رایگان فیلم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " همه چی دی ال | دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.